فعالیت تیمی!
بررسی سوابق و وضعیت فعالیت گروهی از حسابهای کاربری که مدعی هستند هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند و همه چیزشان عادی است
این روزها توییتر رسما عرصه جنگهای سیاسی و عقیدتی شده است. طرفین مبارزات توییتری از هر تلاشی برای غلبه به رقبا و شاید بتوان گفت به دشمنان خود کوتاهی نمیکنند. یکی از این تلاشهای استراتژیک، شبکهسازی و ایجاد پایگاههای کاربری تاثیرگذار برای رساندن خوراک خبری و اطلاعاتی به مخاطبان عمومی است. در همین راستا در این مطلب بهصورت خلاصه به یکی از نمونههای اولیه این جریانات که بهلحاظ مقیاس نیز با آنچه که این روزها شاهد آن هستیم، کوچکتر است پرداختهام. نکته قابل توجه این است که پس از گذشت یک سال، توییتر تمام حسابهای معرفی شده در این مطلب را پس از بررسی، مسدود کرده است.
توییتر فارسی این روزها بیشتر از همیشه درگیر مناقشات سیاسی و اجتماعی است. جریانهای فکری مختلف، احزاب و گروههای موافق و مخالف حاکم بر ایران، با تلاشی مضاعف سعی در ارائه مطالب، بیان مسائل و موضوعات مرتبط از زاویه دید خود دارند. در این میان کاربران عادی نیز با مشارکتی گسترده، پیگیر اتفاقات و اطلاعات تازه هستند.
این مساله همزمان با آغاز مقدمات انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری در ایران و فعالیتهای تبلیغاتی طرفداران ۶ نامزد شرکت کننده در انتخابات، در فضای توییتر شکل جدیتر به خود گرفته است. دقیقا از زمانی که دو طیف غالب و درگیر در این کارزار، گروه کاربران حامی «حسن روحانی و اسحاق جهانگیری» در مقابل کاربران حامی «ابراهیم رئیسی و محمدباقر قالیباف» در کنار جمع قابل توجهی از «مخالفان و خواستاران تحریم انتخابات» با تولید محتوا و مطالب گوناگون، به بیان نظرات خود پرداختند.
استفاده از حسابهای کاربری شخصی و در مواردی ایجاد حسابهای گروهی برای نشر توییتها، شیوهای بود که عموم کاربران از آن تبعیت میکردند. اما متاسفانه در این بین، سوءاستفاده از عنوان و هویتها، پخش اخبار و اطلاعات دروغین، تظاهر و موج سواری نیز اتفاق افتاد.
در حال حاضر آنچه از نظر من مهمتر از هر مساله دیگریست، تداوم امنیت کاربری در فضای توییتر، شفافیت فعالیتها و روند آزاد گردش اطلاعات است. بنابراین هر موضوع و مسالهای که سبب اخلال در این موارد باشد، باید پیگیری و برای همگان آشکار شود و در راستای پیشگیری از حواشی احتمالی آتی، حقایق و نکات مرتبط با آن را اطلاعرسانی کرد.
انگیزه نگارش این مطلب نیز شفافسازی، همچنین اطلاعرسانی درباره حضور و فعالیت تعدادی از حسابهای کاربری با فعالیتهایی غیرعادی و مشکوک است که سعی در جهتدهی به افکار عمومی و ایجاد جریانها دروغین دارند. در ادامه این مطلب به کلیت یکی از این جریانها اشاره کردهام.
این مطلب شامل دو بخش (۱) معرفی حسابهای کاربری و (۲) بررسی و تشریح فنی فعالیتهاست
بخش یک: معرفی حسابهای کاربری
- حسابهای کاربری مورد بررسی
حساب کاربری مورد بررسی در این گزارش به چهار لایه یا همان دسته تقسیم میشوند که چیدمان آنها بر پایه نظر شخصی و براساس مشاهدات طراحی شده که در پایان با دلایل آن اشاره میکنم.
- اسحاق جهانگیری
این حساب کاربری در تاریخ ۳۱ دسامبر ۲۰۱۶ (حدود شش ماه پیش) ساخته و با استفاده از فالوئرهای جعلی، آمار دنبال کنندهگان آن به مرور زمان افزایش داده شده است. علت و انگیزه ساخت این حساب و ادعای انتساب آن به اسحاق جهانگیری و ستاد او تا به امروز مشخص نشده است. اما میتوان حدس زد که برای انتشار بعضی مطالب تاثیرگذار در روزهای منتهی به رایگیری برنامه ریزی شده بود که با توجه به فاش شدن ماهیت جعلی آن، از اجرای این برنامه خودداری کردند.
حساب کاربری منتسب به «اسحاق جهانگیری» به نشانی Dr_EJahangiri@ پیشتر در رسانههایی مانند خبرگزاری دانشجویان ایران «ایسنا» صحت آن به صورت رسمی تکذیب و حساب واقعی توییتر او به نشانی Eshaq_jahangiri@ از طریق اینستاگرام جهانگیری معرفی شد.
این مساله با فاصله زمانی کوتاهی در توییتر توسط من و برخی دیگر از کاربران مجددا یادآوری شد.
- صدفِ مروارید گم کرده
حساب کاربری «صدفِ مروارید گم کرده» با نشانی sadafmontaseri@ در تاریخ ۶ نوامبر ۲۰۱۶ ساخته شده و در روزها منتهی به انتخابات خود را به عنوان یکی از طرفداران پروپاقرص اسحاق جهانگیری و گروهی حامی اصلاحات معرفی کرده است. نکته قابل توجه در مورد او این است که از همان ابتدا، حساب جعلی منتسب به اسحاق جهانگیری را به واسطهی ریتوییتهای مکرر، حمایت و معرفی کرده و با اندکی جستجو میتوان اظهار نظرهای متناقضی از او بهدست آورد.
نمونه ویدیویی: ادعای استفاده نکردن از فالوئر فیک
نمونه ویدیویی: ادعای دروغین نسبت به حساب رسمی جهانگیری
از نظر من، شباهت بسیار زیادی بین حساب کاربری صدف و «سارا بارانی» بهلحاظ کاراکتر شخصیت و شیوهی فعالیت وجود دارد. برای توضیحات بیشتر و آشنایی با سارا بارانی یا همان آتیش بیار معرکه میتوانید از لینک انتهای این متن استفاده کنید.
- حضرت شاهگراف
حساب کاربری «حضرت شاهگراف» با نشانی Shahgrap@ در تاریخ ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۶ ساخته شده و با هویت یک گرافیست بیکار مشغول فعالیت است. او خود را یک اصلاحطلب و البته یک اراتمند خاص به سید محمد خاتمی میداند. در صورتی که با اندکی جستوجو در میان توییتهای او، میتوان به خلاف این قضیه و نکات قابل تامل دیگری پی برد و اینکه در توضیحی مختصر و عامیانه میتوان او را یک موجسوار حرفهای در جریانهای توییتری معرفی کرد.
نمونه ویدیویی: داشتن ارادت خاص به خاتمی، البته... :)
نمونه ویدیویی: موجسواری با هشتگ saveArash# صرفا برای بیشتر دیده و شناخته شدن
- خانواده لیدی بَبو
حساب کاربری «خانواده لیدی بَبو» با نشانی KhaMayam@ در تاریخ ۲۸ دسامبر ۲۰۱۶ ایجاد شد. و با هویت یک زن متاهل مینویسد که مدعی است از زندگی مشترک با همسر و فرزند خود توییت میکند. در روزهای انتخابات برخلاف ماههای اخیر فعالیت خود، مواضع سیاسی تندی علیه دولت حسن روحانی به خود گرفته و با حمایت کردن از حسابهای کاربری اشاره شده در این متن، به فعالیتی پوششی برای سایر دوستان خود پرداخته است. به بیانی سادهتر میتوان او را یک نیروی کمکی برای افزایش بازدید محتوای تولید شده توسط دوستانش دانست.
منظور از «فعالیت پوششی» عبارت است از مجموعه فعالیتهایی که منجر به افزایش بازدید و جلب توجه به توییت اصلی میشود. مانند ریتوییت، کوت کردن و منشن نوشتن...
- داروگ
حساب کاربری «داروگ» با نشانی _Darvag@ در تاریخ ۶ دسامبر ۲۰۱۶ ساخته شد. او نیز با هویت یک زن متاهل که مدعی است از زندگی مشترک با همسر و فرزند خود در توییتر مینویسید، در روزهای انتخابات برخلاف ماههای اخیر، رنگ و بوی فعالیت او همانند حساب لیدی ببو بوده است. همچنین نکته مرتبط با او این است که از ظاهر توییتهای او میتوان چنین برداشت کرد که داروگ تا حدودی پیگیر مسائل مرتبط با زنان و موضوع فمینیسم از زاویه دید خود است (البته این نکته در سایر افراد ذکر شده در این مجموعه نیز به چشم میخورد).
- ژینوس پیکاسو
حساب کاربری «ژینوس پیکاسو» با نشانی ZhinusPikaso@ در تاریخ ۲۸ دسامبر ۲۰۱۶ ساخته شد. او با هویت یک طراح گرافیست مشغول فعالیت است. او نیز همانند سایر حسابهای کاربری ذکر شده، با انتشار مطالب گرافیکی و حمایت از محتوای تولید شدهی دوستان خود، سعی در افزایش آمار بازدید مطالب مرتبط با اهداف انتخاباتی گروه خود داشته است. نکتهی احتمالا مرتبط با ژینوس و سایر حسابهای این مجموعه فارغ از وجه تشابه سیاسی، توانایی و مهارت در امور طراحی و گرافیکی است.
- دیدبان زنان
حساب کاربری «دیدبان زنان» با نشانی DidbanZanan@ در تاریخ ۲۷ سپتامبر ۲۰۱۶ ایجاد شد و شاید بتوان آن را یکی از موارد قابل توجه و متفاوت در این گروه دانست. زیرا با پیگیری مطالبات زنان و انتشار مطالب مرتبط با آن، بهراحتی توانست در کنار برخی از فعالان این حوزه و همچنین موج طبیعی و جاری حاکم در توییتر، جایگاهی عمومی در میان مخاطبان باز کند.
نکته: به ارتباط این حساب با افراد یاد شده در این مجموعه، در پایان اشاره خواهد شد.
- احمد دستاران
حساب کاربری «احمد دستاران» با نشانی AhmadDastaran@ در تاریخ ۳۰ آگوست ۲۰۱۶ ساخته شده و او خود را به عنوان یک نویسنده معرفی کرده است. بیشک احتمال واقعی بودن نام و هویت او با توجه به وجود یک کتاب شعر منتشر شده با همین نام و طبق ادعایی که خودش در این زمینه مطرح کرده است، نسبت به سایرین بیشتر است.
البته دستاران از همان ابتدای فعالیتش در توییتر، خود را مخالف و منتقد جریان اصلاحات و دولت حسن روحانی معرفی کرده و در بحبوحه انتخابات به صورت غیر علنی و در مواردی علنی به حمایت از محمدباقر قالیباف پرداخت و در نهایت با توجه به انصراف قالیباف، به ابراهیم رئیسی رای داد. اهمیت این موضوع را میتوان در تفاوت نظر ظاهری او با سایر کاربران ذکر شده در این مجموعه دانست که اغلب به صورت مشترک با انتخاب اسحاق جهانگیری موافق بودهاند.
- ماهان سرافراز
حساب کاربری «ماهان سرافراز» با نشانی mahansarafraz@ در تاریخ ۵ مارس ۲۰۱۶ ایجاد شد. ماهان سرافراز همپای ثابت احمد دستاران بوده و تفاوت آنچنانی بهلحاظ فعالیت بین او و دستاران وجود ندارد. این دو کاربر در این مجموعه بیشتر از سایرین، در ظاهر از عملکرد دولت یازدهم انتقاد کردهاند و نظراتشان معمولا در تایید صحبتهای دیگری بوده است.
بخش دو: بررسی و تشریح فنی فعالیتها
- بررسی فالوینگها و فالوئرها
برای درک بهتر ارتباطات و بهدست آوردن اطلاعات بیشتر درباره این حسابها و اینکه چه شباهتهایی میان آنها وجود دارد، در یک بررسی آماری به وجه اشتراک افراد دنبال کننده «فالوئر» و دنبال شونده «فالوینگ» این حسابها اشاره شده است. جدول ماتریسی زیر، نتایج بررسی مشخصات عمومی فالوئرها و فالوینگهای این مجموعه است که با رنگ قرمز، بالاترین درصد اشتراک و رنگ خاکستری کمترین میزان اشتراک، نمایش داده شده است. برای مثال ۴۴٪ از فالوئرهای احمد دستاران با شاهگراف مشترک است.
با توجه به کم بودن میزان نسبت فالوینگها و فالوئرهای حساب کاربری DidbanZanan با سایرین، وجه اشتراک آماری کمتری را برای این حساب شاهد هستیم.
- بررسی همپوشانی
برای اینکه ببینیم دو کاربر چقدر با هم همپوشانی دارند و اثر تعداد مطلق فالوئرها و فالوینگها را خنثی کنیم، میتوانیم از این اطلاعات استفاده کرد و سنجهای به نام Pointwise mutual information را محاسبه کرد. این مقایس اندازهگیری در نظریه اطلاعات و آمار میزان همبستگی دو متغیر تصادفیِ مستقل (مانند مجموعه فالوئرهای دو کاربر) را نشان میدهد. هرچقدر قدرمطلق این عدد بزرگتر باشد همبستگی دو متغیر بیشتر است. نمودار زیر همبستگی کاربرها بر اساس PMI محاسبه شده از فالوئرهای مشترک را نشان میدهد. در بالا و کنار این ماتریس یک نمودار درختی نیز رسم شده که خوشهبندی (clustering) کاربرها بر اساس همبستگی را نشان میدهد. مثلا کاربر خانواده لیدی بَبو و ژینوس پیکاسو بیشترین همبستگی را بر اساس تعداد فالوئرها دارند و در نتیجه بلافاصله در یک شاخه از درخت قرار گرفتهاند. از طرفی کاربر دکتر جهانگیری و ماهان سرفراز با بقیه کاربرها کمترین همبستگی را داشتند و در یک شاخه جدا کنار هم هستند.
همین نمودار براساس PMI محاسبه شده از فالوینگهای مشترک رسم و در زیر نشان داده شده است. در این نمودار کاربران ماهان سرفراز و دیدبان زنان همبستگی خیلی بیشتری از بقیه با هم داشتند. اما این ماتریس نشان میدهد که این ۹ کاربر از نظر اینکه چه کسانی را فالو میکنند، عدم همبستگی بیشتری دارند (احتمالا برای اینکه پوشش جامعتری بر توییتر داشته باشند). در کل نیز ماتریس فالوئرها اعداد بزرگتری از PMI را نشان میدهد که میتوان اینطور تفسیر کرد که همپوشانی این ۹ کاربر بیشتر به واسطه کسانی ست که آنها را فالو میکنند.
برای رسم این نمودارها از بسته pheatmap در زبان R استفاده شده است.
- بررسی ریتوییتها و منشنها
در بررسی دیگری، سعی شده است تا تمام توییتها عمومی منتشر شده توسط این حسابها ذخیره و به صورت تفکیک شده مورد بررسی قرار گیرد. آمار بیشترین میزان ریتوییت از ۱۰ حساب کاربری نخست (با فرض تایید و پشتیبانی از محتوا) و همچنین بیشترین میزان منشن (با فرض تعامل و مکالمه عمومی بیشتر) چیزی است که در نمودارهای زیر مشاهده میکنید.
مشاهده فایل با کیفیت بالا
با توجه به اطلاعات بهدست آمده، بیشترین میزان ریتوییتها از حساب جعلی اسحاق جهانگیری، توسط sadafmontaseri، Shahgrap ZhinusPikaso و DidbanZanan انجام شده است.
حدود ۴۵ درصد از میزان بیشترین ریتوییتها و ۴۳ درصد از مخاطبان منشنهای این مجموعه، مربوط به توییتهای یکدیگر است.
- نحوه توییت کردن
نتایج بررسی نهایی روی اطلاعات عمومی جمعآوری شده از این حسابها، به ما کمک خواهد کرد تا بفهمیم این افراد از چه طریق، محتوا و مطالب خودشان را در توییتر منتشر کردهاند.
بجز حساب کاربری Shahgrap مابقی حسابها، از طریق سرویس TweetDeck تا به حال توییت منتشر کردهاند. TweetDeck سرویس پیشرفته توییتر است که معمولا برای دسترسی آسان گروهی به یک حساب کاربری مورد استفاده قرار میگیرد.
جمعبندی
به نظر من با موضوع نسبتا پیچیدهای مواجه هستیم. تعدادی اکانت که به تازگی در توییتر فعالیت خودشان را با عنوان کاربران عادی شروع کردهاند، از همان ابتدا افراد بسیار زیادی را با هدف فالوبک گرفتن، فالو میکنند و جدای آن برای بالا بردن آمار فالوئرهایشان، به خرید فالوئر فیک متوسل میشوند. به صورت کاملا حرفهای با تعامل در مسائل و موضوعات گوناگون، از یکدیگر حمایت میکنند. در حیطه تولید محتوا، مهارت خاصی دارند و فضای شبکههای اجتماعی (به ویژه توییتر) را به خوبی میشناسند.
قطعا چنین ترکیبی اتفاقی نیست و نمیتوان آن را با بیاهمیت و پیش پا افتاده فرض کردن، عادی قلمداد کرد. آنچه مشخص است، این کاربرها یا اصطلاحا اعضای این گروه، یک هدف یا احتمالا ماموریت مشترک دارند و برای رسیدن به آن، مسلما برنامهریزی بلند مدت کردهاند.
نکته مهمی که باید درباره این مجموعه در نظر گرفت، این است که صرفا به همین چند حساب کاربری اکتفا نکردهاند و مطمئنا حسابهای کاربری دیگری نیز ساختهاند/داشتهاند و علاوهبر پوشش حوزههای دیگر به تولید محتوا هم پرداختهاند. حساب دیدبان زنان تنها یک نمونه از فعالیتهای غیرسیاسی آنها محسوب میشود که از طریق آن مشغول به کار هستند. از حسابهایی مانند sadafmontaseri و shahgrap بهعنوان تریبونی برای جلب توجه و سر و صدا کردن و از سایر حسابهای کاربری، برای تقویت و پشتیبانی از محتوایشان، استفاده میکنند.
بنابراین باید آگاهانه به این موضوع توجه کرد که این کاربران در نقطهی ابتدایی فعالیتشان در توییتر هستند و مسلما با مراقبت و توجه، میتوان هوشیارانه جلوی برخی جریانسازیها و سوءاستفادههای احتمالی آنان را گرفت.
طبعیتا هدف و منظور من در این متن، بیرون راندن این کاربران از فضای توییتر، محدود (بلاک) یا سرکوب کردن آنها نیست. بلکه بهدنبال افزایش آگاهی کاربران و توجه مخاطبان هستم تا محتوای توییتها را با توجه به نویسنده و بررسی سوابق آنان بپذیرند یا رد کنند. این مساله در آینده و بحثهای سیاسی و اجتماعی که جامعه کابران توییتر را درگیر خود میکند، از اهمیت بسیاری برخوردار است.
پینوشت:
- تشکر ویژهای دارم از کیخون که در تحلیل آماری اطلاعات این حسابهای به من کمک کرد.
- حدود یک هفته پیش، قبل از انتشار این مطلب، در توییتی مستقیما با مخاطب قرار دادن این حسابها، اقدام به تحریک و به چالش کشیدن اعضای این گروه کردم، که نتیجهی آن به نظرم قابل توجه و تامل است.
- برای اطمینان کامل از اطلاعات مورد بررسی قرار گرفته، تمام دادهها یکجا گردآوری شده و در اینجا در دسترس عموم است.
- تمام حسابهای کاربری معرفی شده در این مطلب، توسط توییتر به علت فعالیتهای مشکوک، مسدود شدهاند.